شما چه نوع غذاهايي را بيشتر دوست داريد؟ غذاهاي گوشتي، غذاهاي نشاسته اي؟ سبزيجات يا ميوه ها؟ آيا مي دانيد دوست داشتن هريك از گروه هاي غذايي مي تواند به نوعي نشان دهنده روحيه و خلق و خوي شما باشد؟ اگر دوست داريد تا بيشتر با روحيه دوستداران محصولات غذايي مختلف آشنا شويد بد نيست نگاهي به اين مقاله جالب بيندازيد.

دوستداران سبزي ها؛ ماجراجو و ورزشكار

* خلق و خو: كساني كه تمايل زيادي به مصرف سبزيجات دارند يا به طور كلي گياه خوار هستند، معمولا افراد پرخوري نيستند و خيلي خودشان را در قيد و بند تهيه غذا قرار نمي دهند. اين افراد بسيار ماجراجو هستند و بيشتر از اينكه در تكاپوي درست كردن غذا باشند، دوست دارند طعم هاي جديد را تجربه كنند. آنها افرادي ورزشكار و سالم هستند كه هميشه در حال پيداكردن گياهان جديد خوراكي در عطاري ها يا حتي در طبيعت هستند.

* عادت ها: گياه خواران از خوردن جوشانده هاي گياهي بعد از غذا يا چكاندن آبليمو و آبغوره روي غذايشان لذت مي برند كه اين عادت خوب مي تواند در حفظ سلامت و نشاط آنها بسيار موثر باشد.

* پيشنهاد: اين افراد مي توانند از قارچ، حبوبات، سويا، تخم مرغ و لبنيات براي دريافت پروتئين بيشتر و بهتر در رژيم غذايي شان كمك بگيرند. مصرف هفته اي يك يا دو بار از غذاهاي دريايي هم مي تواند از كمبود ويتامين B12 در آنها پيشگيري كند. خوردن گردو هم باعث جذب امگا3 خواهد شد.

دوستداران ميوه ها؛ تنوع طلب و سالم

* خلق و خو: معمولا كساني كه بيش از هر گروه غذايي به ميوه ها علاقه دارند، ذائقه شان شيرين است، مهربان هستند به سلامت خود اهميت زيادي مي دهند و مدام در فكر ايجاد تنوع در برنامه هاي غذايي و حتي برنامه هاي كاري روازنه شان هستند.

طرفداران ميوه دوست دارند با ايجاد طعم هاي جديد، متنوع و فوق العاده جذاب، نظر و تحسين اطرافيان را نسبت به خود جلب كنند و البته در اين راه، موفق هم هستند.

* عادت ها: اين افراد معمولا در خوردن ميوه افراط مي كنند و به گمان آنها، ميوه جزو خوراكي هاي پرخاصيتي است كه هرچه بيشتر بخورند، براي سلامتشان مفيدتر است اما محققان دانشگاه هاروارد در حالي مصرف 5 تا 9 وعده از ميوه ها و سبزي ها را در طول روز مجاز دانسته اند كه مصرف كنندگان آنها حواسشان به كالري اين گروه از مواد غذايي باشد. به هر حال، ميوه هم قند و كالري دارد و مصرف زياد آن مي تواند باعث ابتلا به چاقي و اضافه وزن شود. راستي يكي ديگر از عادت هاي افرادي كه عاشق ميوه هستند، اين است كه از ميوه ها به عنوان ميان وعده يا دسر استفاده مي كنند كه البته اين يك عادت خوب است.

* پيشنهاد: اگر خيلي به خوردن ميوه ها علاقه داريد، مي توانيد آنها را پوست بكنيد و در سالاد يا ماستتان، خردشان كنيد و ارزش تغذيه اي ماست و سالادي كه همراه غذا مي خوريد را بالا ببريد. خردكردن ميوه هاي فصل و پوشاندن آنها با كمي عسل هم مي تواند يك صبحانه فوري و مغذي براي شما و فرزندتان را فراهم كند.

دوستداران گوشت ها؛ جاه طلب و كوشا

* خلق و خو: معمولا بيشتر افرادي كه علاقه فراواني به مصرف انواع گوشت ها دارند، جاه طلب و در پي كسب بهترين ها در زندگي شان هستند. غذاهاي گوشتي جزو غذاهاي گران قيمت هستند و كساني كه ذائقه خود را با آنها وفق مي دهند، دوست دارند كه هميشه در حال تلاش براي كسب بالاترين مقام و موقعيت ها در زندگي شان باشند. طرفداران گوشت، انسان هاي كوشايي هستند كه تن به خوردن هر غذايي نمي دهند و معمولا طعم سبزي ها به خصوص سبزي هاي آبپز يا بخارپز را دوست ندارند.

* عادت ها: دوستداران غذاهاي گوشتي به انواع خوراكي هاي سرخ شده و فرآورده هاي گوشتي مانند سوسيس، كالباس يا همبرگر هم علاقه دارند. آنها ترجيح مي دهند كه غذاي خود را همراه با سس يا چاشني هاي چرب بخورند. اين افراد علاقه چنداني به خوردن نان يا برنج زياد با غذاهايشان از خود نشان نمي دهند، چون دوست دارند كه طعم گوشت را بيشتر از مواد نشاسته اي حس كنند. معمولا كساني كه خوردن گوشت را به ساير خوراكي ها ترجيح مي دهند، كمتر به مصرف گوشت هايي كه بيش از اندازه طعم دار شده اند، تمايل دارند.

* پيشنهاد: خيلي از افرادي كه بيش از اندازه گوشت (به خصوص گوشت قرمز) مي خورند به بيماري هايي مانند نقرس به دليل بالارفتن اسيد اوريك خونشان مبتلا مي شوند. بنابراني بهتر است اين افراد، مصرف گوشت ها را به 4بار در هفته محدود كنند. بهتر است آنها، گوشت هاي سفيد و خوراك هاي دريايي را بيشتر از گوشت هاي قرمز در برنامه غذايي شان بگنجانند. مصرف سبزي خوردن و سالاد سبيزيجاتي كه با آبليمو، آبغوره و آب نارنج، طعم دار شده اند هم به طرفداران غذاهاي گوشتي توصيه مي شودو. بد نيست دوستداران گوشت قرمز براي پيشگيري از بالارفتن اسيد اوريك خونشان از پودر سماق تازه براي طعم دار كردن غذايشان كمك بگيرند. مخلوط كردن سويا با گوشت قرمز چرخ كرده هم مي تواند كمي پروتئين گياهي به رژيم روزانه تان اضافه كند و ارزش تغذيه اي آن را بالاتر ببرد.

طرفداران غذاهاي نشاسته اي؛ تنبل و پرخور

* خلق و خو: افرادي كه به غذاهاي نشاسته اي مانند نان، سيب زميني، برنج و ماكاروني علاقه زيادي دارند، معمولا افرادي خوش خوراك، تنبل، پرخور و خوش اخلاق هستند. آنها هرچقدر هم كه سير باشند، دست رد به سينه بشقاب پر از پلو و خورش شما يا ظرف سيب زميني سرخ كرده تان نمي زنند. آنها هميشه دقيقه نودي كار مي كنند و مصداق بارز ضرب المثل «تنبل نرو به سايه» هستند! بيشتر طرفداران غذاهاي نشاسته اي، اضافه وزن و چاقي شكمي دارند و هميشه هم اضافه وزن و چاقي خود را انكار مي كنند.

* عادت ها: دوستداران غذاهاي نشاسته اي، خوردن يك بشقاب سالاد ماكاروني يا سالاد اوليه را به عنوان پيش غذا و يك ظرف سيب زميني سرخ كرده را به عنوان دسر به جاي سوپ يا ميوه ترجيح مي دهند. آنها برنج و ماكاروني را با نان مي خورند و به مصرف غذا و ته ديگ هاي چرب هم علاقه زيادي دارند. سيب زميني سرخ شده با سس فراوان جزو محبوب ترين ميان وعده هاي آنهاست. تمايل اين افراد به مصرف پنيز پيتزا هم زياد است.

* پيشنهاد: متاسفانه كساني كه خوراكي هاي نشاسته اي را به خوراكي هاي ديگر ترجيح مي دهند، توجه چنداني به سلامتشان ندارند و ابتلا به چاقي، ناراحتي هاي قلبي، ديابت و بالارفتن چربي خون در آنها دور از انتظار نخواهد بود. بنابراين به اين افراد توصيه مي شود كه مصرف غذاهاي نشاسته اي را به يك يا دو بار در طول روز و آن هم به ميزان مشخص، كاهش دهند. از چرب كردن برنج شان خودداري كنند. برنج و ماكاروني را همراه نان نخورند. دور ته ديگ هاي چرب را خطر بكشند. سالاد، سبزي ها، ميوه ها و آب ميوه را به رژيم روزانه شان بيفزايند. در حد امكان، شير و لبنيات را جايگزين سيب زميني سرخ شده در ميان وعده هايشان بكنند و در نهايت هم از دوغ يا آب به جاي نوشيدني هاي شيرين و گازدار به عنوان نوشيدني همراه غذاي شان كمك بگيرند.
سلامت

آگاهي نظرات و انتقادات ديگران، به شرط اينكه از روي غرض ورزي نباشد، مي‌تواند بسيار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود كار بشود.
آيا تا به حال نظر كسي را در مورد يكي از كارها و آثار خود پرسيده‌ايد؟ مثلا، ممكن است نظر كسي را در مورد آهنگي كه نوشته‌ايد يا نقاشي كه كشيده‌ايد، بپرسيد. اگر شما خواهان شنيدن نظرات ديگران در مورد بازخوردهاي كارهايتان هستيد، پس بايد تحمل شنيدن و پذيرش هر نوع نظر منفي را داشته باشيد.

حقيقت اين است كه براي هر كسي شنيدن يا خواندن نظرات منفي در مورد كارش، سخت است. شنيدن نظرات منفي در مورد كار يا اثر يك نفر، مي‌تواند به راحتي به اعتبار و قدر شخصي فرد ضربه بزند و باعث ايجاد احساس بي لياقتي دز فرد شود.

اما بسياري هنرمندان و نويسنده‌هاي به نام يا حتي شركت‌هاي مطرح و بزرگ، عليرغم شنيدن و خواندن انتقادات تند و صريح، موفق شده‌اند. پس چگونه بياموزيم كه بدون اينكه به هم بريزيم، انتقادات منفي را بپذيريم؟

1- فقط شما پيوند عاطفي با كار و اثر خود داريد

وقتي يك اثر جديد خلق مي‌كنيد، طبيعي است كه به آن افتخار كنيد. اگر اين كار در حد رنگ آميزي نرده‌ها يا حصار يك باغ باشد، باز هم يك رضايت خاطري در شما ايجاد مي‌شود. هرقدر كاري كه انجام مي‌دهيد وقت و انرژي بيشتري از شما بگيرد و بيشتر روي آن كار كنيد به همان اندازه بيشتر به آن افتخار مي‌كنيد و به آن وابسته مي‌شويد.

طبيعي است كه كساني كه شما از آنها مي‌خواهيد تا نظرشان را در مورد كارتان بگويند، پيوند احساسي همانند شما با كارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌ايد، آنها هم نظرشان را مي‌گويند.

آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روي آن كار نگذاشته‌اند، بنا بر اين نظر آنها بي‌طرفانه و بي تعصب است. پس به جاي اينكه در قبال نظريات منفي موضع گيري كنيد، سعي كنيد شما هم به كارتان از دريچه ديد كسي كه تعصب خاصي ندارد، نگاه كنيد.

2 - اكثر مردم دشمني ندارند

اگر كسي در مورد كار شما نظر منفي داد، به راحتي مي‌توانيد متوجه منظور او بشويد.

مسلما اكثر مردم با نيت بد و از روي دشمني نظر بد نمي‌دهند. بلكه بيشتر كساني كه حتي نظر خوبي نمي‌دهند با هدف و نيت كمك به شما در جهت پيشرفت كارتان اينگونه اعلام نظر مي‌كنند. البته اغلب كساني كه با اين نيت مثبت، شما را نقد مي‌كنند حتما لااقل به يك نكته مثبت كار اشاره مي‌كنند زيرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلكه مي‌خواهند به تمام توانايي‌هاي بالقوه خود نايل شويد.

اين تيپ آدمها اگر كار شما به نظرشان كاملا وحشتناك و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداري مي‌كنند.

3 - منفي‌ها را به مثبت تبديل كنيد

وقتي كسي انتقاد سازنده‌اي از كار شما مي‌كند، اگر به آن با ذهنيت درست نگاه كنيد مي‌توانيد آن انتقاد منفي را به نقطه نظري مثبت تبديل كنيد.

به عنوان مثال، تصور كنيد كسي در مورد داستان كوتاهي كه شما نوشته‌ايد بگويد " به اندازه كافي توصيفي نيست" شما مي‌توانيد با خودتان بگوييد" تو تصور خوب و كافي براي نوشتن يك داستان كوتاه نداشتي"، كه با اين شيوه فقط به ارزش‌هاي خود آسيب وارد مي‌كنيد.

در اين موقعيت بهتر است دست به كار شده و با اعمال تغييرات لازم و رفع اشكالات آن، يك داستان كوتاه توصيفي خوب از آن بسازيد.

زماني كه شما از يك انتقاد منفي يك استفاده مثبت ‌كنيد، مي‌بينيد كه مي‌توانيد به چيزهايي بزرگ‌تر از تصورات خود دست پيدا كنيد.

4 - بدخواهان را ناديده بگيريد

گرچه همانطور كه اشاره شد بيشتر مردم از روي بدخواهي و دشمني كار شما را نقد نمي‌كنند، اما همانطور كه هر قانوني استثنا دارد، كساني هم هستند كه از روي بدخواهي طوري رفتار مي‌كنند كه در ديگران احساس بدي ايجاد مي‌كنند و انتقادات اين آدمها معمولا به نيت ممانعت از پيشرفت و موفقيت ديگران است.

اين نوع انتقادها احتمالا به علت اين است كه اين آدمها هيچوقت در زنددگي خويش موفقيتي نداشته‌اند. به همين دليل هيچگاه نبايد توقع داشته باشيد در قبال كارهاي شما مثبت برخورد كنند.

در مواجهه با اين انتقادات غرض ورزانه بهترين كار ناديده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذاريد كه ارايه كنندگان آن خواهان رشد و موفقيت شما هستند.

لطفا ابتدا سوالات را پاسخ دهيد و سپس جواب ها رو ببينين....

اما سئوالات !!

مسئله 1 - فرض كنيد راننده يك اتوبوس برقي هستيد. در ايستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس مي شوند ، در ايستگاه دوم 3 نفر بيرون مي روند و پنج نفر وارد مي شوند . راننده چند سال دارد ؟

مسئله 2 - پنج كلاغ روي درختي نشسته اند ، 3 تا از آنها در شرف پرواز هستند . حال چه تعداد كلاغ روي درخت باقي مي ماند؟

مسئله 3 - چه تعداد از هر نوع حيوان به داخل كشتي موسي برده شد ؟

مسئله 4 - شيب يك طرف پشت بام شيرواني شكلي ، شصت درجه است و طرف ديگر 30 درجه است . خروسي روي اين پشت بام تخم گذاشته است . تخم به كدام سمت پرت مي شود ؟

مسئله 5 - اين سوال حقوقي است . هواپيمايي از ايران به سمت تركيه در حركت است و در مرز اين دو سقوط مي كند ، بازمانده ها را كجا دفن مي كنند ؟

مسئله 6 - من دو سكه به شما مي دهم كه مجموعش 30 تومان مي شود. اما يكي از آنها نبايد 25 توماني باشد . چطور ؟




جواب ها
============ ========= ========= =========
مسئله 1 - راننده اتوبوس هم سن شما بايد باشد . چون جمله اول سوال مي گويد " تصور كنيد كه راننده اتوبوس هستيد."

مسئله 2 - همه كلاغ ها ، چون آنها فقط " در شرف پرواز " هستند و هنوز از روي درخت بلند نشده اند..( اگر جواب شما 2=3-5 بوده بدانيد دوباره محاسبات جلوي تفكرتان را گرفته است.)

مسئله 3 - هيچ . آن نوح بود كه حيوانات را به كشتي برد و نه موسي ( "چه تعداد " جلوي فكر كردن شما را گرفته است.)

مسئله 4 - هيچ كدام . خروس ها كه تخم نمي گذارند.اگر شما سعي كرديد جواب توسط محاسبات و مقايسه اعداد بدست آوريد ، شما دوباره به وسيله اعداد منحرف شديد.

مسئله 5 - بازمانده ها را دفن نمي كنند . آنها جان سالم بدر برده اند . شما به وسيله كلمات حقوقي و دفن كردن منحرف شده ايد.

مسئله 6 - يك 25 توماني و يك 5 توماني . به ياد بياوريد ( فقط يكي از آنها ) نبايد 25 توماني باشد و همين طور هم هست . يك سكه 5 توماني داريم.شما با عبارت " يكي از آنها نبايد فريب خورديد.

افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاري با يكديگر شباهت بسياري دارند كه دانستن برخي از خصوصيات به ما كمك مي كند كه تا حدودي انسان دروغگو را بشناسيم برخي از علائم و روشهايي كه باعث شناهخت دروغگو مي شود عبارتند از:
۱- چشمان كساني كه دروغ مي گويند يا بازتر از حد معمول است يا دائما چشمهاي آنان به نقاط مختلف حركت مي كند. در عين حال آنها معمولا از نگاه مستقيم به شما احساس ناراحتي مي كنند و سعي مي كنند مستقيما به شما نگاه نكنند.
۲- گاهي اوقات افراد دروغكئ بخشي از صورت يا دهانشان را هنگام حرف زدن مي پوشانند.
۳- وقتي از آنها سوال مي شود دماغ يا گوششان را به حالت عصبي مي خارانند.
۴- فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حركت اضافي زيادي از خود بروز مي دهد.
۵- در هنگام حرف زدن زياد تپق مي زنند و اشتباهات فراوان گفتاري را سعي مي كنند به گونه اي بپوشانند.
۶- آنها هميشه كلي گويي مي كنند و بارها اين كليات را تكرار مي كنند و با اين كار تلاش مي كنند تا خودشان را قانع كنند.
۷- آنها سعي مي كنند به گونه اي گيج و مبهم سخن بگويند و با اين كار به شما اجازه نمي دهند تا حرفهاي آنان راتجزيه كنيد.
۸- هنگامي كه سعي داريد در مورد موصضوع مورد بحث از آنها سوال كنيد بلافاصله موضوع بحث را عوئض مي كنند.
۹- حتي سوال شما را متوجه شوند چنين وانمود مي كنند كه سوال شما را نشنيده اند و با اين كار به بحث خاتمه مي دهند.
۱۰- اگر مي خواهيد مطمئن شويد مه او دروغ كفته است چند روز بعد راجع به موضوعي كه در مورد آن دروغ گفته است ار او سوال كنيد تا برايتان يك داستان با مظالب متفاوت تعريف كند.
۱۱-اگر قدري به صحبت آنها شك داريد شما را متهم به بي اعتمادي مي كند و خيلي سريع با اين كار به بحث خاتمه مي دهد.
۱۲- آدم هاي دروغگو معمولا پر حر ف هستند و در مورد هر چيزي اظهار نظر مي كنند.
۱۳- افراد دروغگو معمولا كساني هستند كه در زندگي شخصي يا خانوادگي دچار مشكل هستند. پس در موردحرفهاي چنين افرادي بيشتر دقت نماييد.
۱۴ تن صداي افراد دروغگو در هنگام دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبيعي است.
۱۵-خنده هاي بي دليل و بي گاه در هنگام صحبت كردن يكي ديگر از علائم افراد دروغگو است
۱۶- آدمهاي دروغكو هميشه سعي مي كنند حرفهاي زيبا و جذاب به زبان بياورند و با اين كار مي خواهند امكان كشف حقيقت را از ما سلب كنند.
نكته پاياني اين كه اگر چه كه شايد افراد دروغگو در كوتاه مدت بتوانيد حقيقت را از ديگران پنهان كنند اما زمان باعثخواهد شد كه هميشه افراد دروغگو رسوا شوند و هيچ گته حقيقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شايد مدت زمان طولاني پنهان بماند

اگر روي صندلي به جلو و عقب تاب بخوريد، پاي خود را بلرزانيد، با انگشتان خود ضرب گرفته و بدن خود را بخارانيد، درست مانند كارمندي به نظر ميرسيد كه نميتواند حتي براي چند دقيقه متمركز باقي بماند. و كسي چنين كارمندي را نميخواهد.

نبايد
• پس سر يا گردن خود را بماليد، حتي اگر واقعا دچار گرفتگي گردن شده ايد. چنين حركتي شما را بي علاقه نشان ميدهد.

• بيني خود را لمس كرده با بماليد. چنين كاري علاوه بر اينكه چندان مودبانه نيست، موجب ميشود كه كاملا صادق و روراست به نظر نرسيد.

• دست به سينه بنشينيد. اين حركت ظاهري غير دوستانه و غير متعهد به شما ميدهد.

• پاهايتان را روي هم انداخته و با بيخيالي پاي رويي را بلرزانيد. اينكار توجه شخص مقابل را منحرف كرده و در ضمن نشانه ميزان ناراحتي و نا امني شماست.

• بدن خود را به سمت درب متمايل كنيد. به اين ترتيب به نظر ميرسد كه هر لحظه آماده فرار هستيد.

• در حالت نشسته قوز كنيد. اين حالت شما را بي علاقه و بدون آمادگي نشان ميدهد.

• با نگاهي خالي به او خيره شويد. اين حالت، نگاه كسي است كه ميخواهد خود را از شخص مقابل دور نگهدارد.

بايد:
• با پشت صاف بنشينيد و اندكي به جلو خم شويد. علاوه بر اينكه اين حالت نشان دهنده علاقه و توجه شما به اين گفتگوست، تنظيم بدن خودتان با شخص مصاحبه كننده، نشانه تحسين و موافقت شما با اوست.

• با حفظ حالت علاقمند چهره خود، اشتياقتان را نمايش دهيد. به موقع سر تكان داده و حركاتي متناسب با آنچه ميشنويد نشان دهيد.

• فاصله مناسب بين خود و طرف مقابل را حفظ كنيد. فاصله ايمن از طرف مقابل حداقل 50 سانتيمتر است.

• استفاده از ادوكلن و عطريات را بسيار محدود كنيد. بسياري از افراد نسبت به عطريات حساسيت دارند. اگر از هر لحاظ مناسب باشيد اما موجب سردرد مصاحبه كننده شويد، همه چيز خراب خواهد شد.

• اگر در آن واحد با بيش از يك مصاحبه كننده روبرو هستيد، مراقب باشيد كه نگاهتان در حين پاسخ دادن به كسي كه از شما سوال كرده است، لحظاتي نيز متوجه شخص ديگر شود و سپس دوباره به سمت نفر اول برگرديد. فقط مراقب باشيد كه مانند تماشاچي تنيس به نظر نرسيد.

• هميشه امكان وقفه در مصاحبه وجود دارد. در چنين مواقعي، از خيره شدن به مصاحبه گر كه در حال انجام كاري فوري است، خودداري كنيد و با اشاره او را متوجه كنيد كه در صورت لزوم، ميتوانيد بيرون منتظر بمانيد.

• در انتهاي مصاحبه، حتي در زماني كه در حال مصاحبه تلفني هستيد، بايستيد و لبخند بزنيد. ايستادن موجب افزايش ميزان هوشياري شما شده و موجب ميشود كه شما با تمركز بيشتري به گفتگو ادامه دهيد و هنگام خداحافظي تعارفها و جملات بي ربط بر زبان نياوريد. موقرانه خداحافظي كنيد.

پس از چند پرسش و پاسخ فكر شده و سنجيده با شخص مصاحبه كننده، كار تقريبا تمام ميشود، اما همچنان بايد خونسردي خود را حفظ كنيد. دست دادن شما هنگام خداحافظي بايد به همان قدرت و اعتماد بنفس ابتداي كار باشد. اين حالت را در طي خروج از دفتر و ساختمان شركت و ورود به خيابان حفظ كنيد. هنگامي كه سوار اتوموبيل خود يا تاكسي شده و يا فاصله مناسبي از محل دور شديد، ميتوانيد بدن خود را رها كنيد. زيرا اگر همه موارد را عالي انجام داده و در طي مصاحبه درخشيده باشيد، آخرين چيزي كه به آن نياز داريد اين است كه رئيس آينده تان، شما را در حال بشكن زدن ببيند.

ارتباط را با لبخند آغاز كنيم .دست دادن خوب بدون ژست گرفتن ميسر نيست . اين يك نقطه اتصال در ارتباط ميان فردي است و يك توافقي است بين طرفين كه مايلند خشنودي خود شان را به همديگر انتقال دهند.بهترين راه براي انجام آن كمك گرفتن از چهره و چشمانمان است.

2-دستمان را بازنگهداريم و مطمئن باشيم كه دست دادنمان آغاز گر يك ارتباط قوي خواهد بود نه دست دادن با كف دست يا انگشتان يا دست دادن با دستمالي كه در دست داريم .

3-دست دادن خوب بايد محكم اما نه با فشار و زور زياد باشد.چرا كه دست دادن آغازيك مسابقه كشتي نيست و نبايد هم آنقدر شل باشد كه دست دادن مانند لمس كردن يك ماهي مرده باشد.آيا شما خودتان مايليد با كسي كه دست اش همانند ماهي مرده است دست بدهيد؟ بي ترديد نه هميشه دستانتان محكم و استوار باشد وآن رابا فشار دستان طرف مقابلتنانا تنظيم كنيد.

4-دست دادن خوب ،توام با حركت ملايم بالا و پائين دست است نه پس وپيش دادن آن . مگر اينكه بخواهيد مثلا درختي را با هم اره كنيم. حركت ملايم دستانتان را هم بايد تنظيم كنيم به گونه اي كه براي طرف ارتباط راحت باشد.

5-برخي دوست دارند دست دادنشان طولاني و برخي هم مايلند خيلي كوتاه باشد.بايد با توجه به خواست طرف ارتباط اين مدت تنظيم شود

6-به دست چپمان نيز فكر كنيم . اگر چه ممكن است در برخي از فرهنگها مرسوم نباشد ، اما استفاده از دست چپ گرمي خاصي به ارتباط مي دهد و آنرا صميمانه تر مي كند .اگر بخواهيم احساس صميمانه تري را به ديگري انتقال دهيم ، دست چپمان را هم بكار بگيريم و بازوي دست طرف مقابل را بگيريم

7-اگر نگاه مستقيم و لبخند ملايم نتواند ارتباط را از طريق دست دادن بر قرار سازد ، حتما شما اين ارتباط را از دست خواهيد داد.

بعد از خواندن اين مطلب و فكر كردن در مورد آن بايد اين واقعيت را بپذيريم كه يكي از عوامل كليدي دست دادن نيت در عمل است.همانند همه چيزهائي كه در زندگي براي آن اراده مي كنيم بايد روي بر قراري ارتباط نيز تمركز كنيم و قطعا بطور طبيعي خواهيم توانست تا اين 7مورد را بكار ببنديم.
شما طبيعي ترين بخش فرايند ارتباط را به دست دادن با ديگري اختصاص مي دهيد و بايد نگاهتان مستقيما به چشمان طرف ارتباط بوده و با لبخند رابطه را بر قرار سازيد.و رابطه دستتان
را نيز تنظيم نموده ، روي طرف مقابلتان متمركز شويد.

چگونه انتقاد كنيم تا نتيجه بگيريم

چگونه انتقاد كنيم تا نتيجه بگيريم.

شما در مقابل انتقاد چگونه عمل مي كنيد ؟

ايا انتقاد سبب خشم و عصبانيت شما مي شود ؟

ايا شما نيز گه گاه با سخنان انتقاد اميز خود , موجب رنجش ديگران مي شويد ؟

ايا از ترس اين كه مبادا كسي را از خود برنجانيد , در بيان مطالبي كه آن را مفيد مي دانيد , ترديد مي كنيد ؟

پاسخ اين پرسش ها اغلب مثبت مي باشد چرا كه مردم معمولا تمايل دارند انتقاد را به شكل منفي به كار برند و تعبير و تفسير كنند و يا به دليل منفي بودنش از انتقاد كردن خودداري كنند .

 اگر چند نفر را به طور اتفاقي انتخاب كنيد و از آن ها بپرسيد ( معني انتقاد چيست ؟ ) به احتمال زياد خواهند گفت : ( انتقاد اظهار نظري است مخرب , تحير كننده يا خصومت اميز كه هدفش عيب جويي است .)

چرا انتقاد در مفهوم رايج خود داراي تاثيري تا بدين حد مخرب و منفي است ؟

● در انتقادهاي متداول , انتقاد كننده معمولا به شكلي غير منصفانه قط روي نقاط ضعف انگشت مي گذارد .

● انتقاد به صورت متداول خود , جرياني منحصرا يك سويه دارد .

● انتقاد نادرست احتمال رشد و پيشرفت را از بين مي برد . اين شيوه بت تمركز بر روي اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهيز از خطا را مي بندد .

وقت آن رسيده كه در تعريف انتقاد تجديد نظر كنيم و بدين ترتيب مفهوم قبلي آن را تغيير داده , در روند انتقاد كردن و انتقاد شنيدن تحول و اصلاحاتي ايجاد كنيم . به تعاريف جديد توجه كنيد :

انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به ديگران

 به نحوي كه افراد مرد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به كار برند.

و يا   

انتقاد وسيله اي است براي تشويق و افزايش رشد فردي و روابط اجتماعي

براي اين كه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودي كنيم , بايد به يك پرسش كليدي پاسخ دهيم :

اطلاعاتي را كه مي خواهيم به فرد مخاطب دهيم, چگونه بيان كنيم كه از يك طرف مخاطب ما آن را بپذيرد و از آن سود ببرد و از طرف ديگر به بهبود روابط ما با او كمك كند به عبارتي ديگر( چه بگوييم؟ و چگونه بگوييم ؟ )

اين پرسش , مركز ثقل مساله را از عيب جويي به حل مشكل تغيير مي دهد .

براي طرح يك انتقاد سازنده و موثر بايد موارد ذيل را مد نظر داشته باشيد :

● رفتار مورد انتقاد را مشخص كنيد .

● انتقاد خود را تا حد ممكن واضح ومشخص بيان كنيد .

● اطمينان حاصل كنيد كه اعمال و رفتاري را كه مورد انتقاد قرار مي دهيد , قابل تغيير است . در غير اين صورت از انتقاد صرف نظر كنيد .

● از عبارت نظر شخصي من اين است استفاده كنيد و از تحميل نظريات خود بپرهيزيد .

واضح و شمرده سخن بگوييد, به طوري كه طرف مقابل شما و دليل مطرح كردن آن را بفهمد .

● موضوع را كش ندهيد و انتقاد را به سخنراني تبديل نكنيد, زيرا شنونده بي حوصله مي شود و توجهي  به آن نمي كند .

● بكوشيد انگيزه هايي براي تغيير رفتار پيدا كنيد و خود را متعهد بدانيد كه انتقاد شونده را در حل مشكلش كمك كنيد .

● اجازه ندهيد گفته هايتان از احساسات منفي شما رنگ بگيرد .مواظب باشيد صدايتان بلند و لحن كلامتان خشن و تعنه اميز نباشد.

● از ژست هاي خشم الود , مانند گره كردن دست ,اخم كردن , گره به ابرو انداختن و نظائر آن بپرهيزيد .

● حالت و رفتار شما مي بايست گفته هاي شما را تقويت كند نه انكه انها را نفي كند .

● با مشكلات و احساسات طرف مقابل , همدلي نشان دهيد .

● شتاب زده انتقاد نكنيد .

● بكوشيد با پيش بيني واكنش هاي منفي شخصي كه مورد انتقاد قرار مي گيرد , از بروز آن جلو گيري كنيم. جملاتي مانند : (مي دانم كه به من اين اجازه را مي دهيد كه در مورد ... حرف بزنم , چون معتقدم كهبراي شما مفيد خواهد بود .) در كاهش واكنش هاي منفي موثر مي باشد .

● اگر نتيجه انتقاد خود رادر رفتار انتقاد شونده مشاهده نموديد , وي را تحسين كنيد .